نحله در لغت به معنی بخشش و در اصطلاح حقوقی مبلغی است که دادگاه بر طبق شرایطی، تعیین میکند که مرد (زوج) باید به زن (زوجه) بپردازد.
بر اساس ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391، برخی قوانین دیگر نسخ شد که از جمله آنها قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب سال 1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام است ولی فقط بند ب تبصره ۶ قانون پیشگفته استثناء شده یعنی نسخ نشده و هنوز پابرجاست.
در بند ب تبصره ۶ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق که نسخ نشده، چنین آمده است: «با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش (نحله) برای زوجه تعیین میکند.»
آنچه بیان شد، مستند قانونی نحله است و با استنباط از قانون و رویه قضایی شرایط دریافت آن چنین است:
1) طلاق به درخواست زوجه نباشد.
2) در طول زندگی مشترک و تا قبل از اقدام به دادخواست طلاق از جانب زوج، امکان مطالبه نحله وجود ندارد.
3) نحله با اجرتالمثل قابل جمع نیست. بدین صورت که اگر اجرتالمثل به هر دلیلی به زوجه تعلق بگیرد، دادگاه میتواند برای زن نحله تعیین کند.
4) در تعیین نحله برخلاف اجرتالمثل نیازی به کارشناسی نیست و مبلغ را قاضی دادگاه با توجه به سنوات زندگی مشترک و کارهایی که زوجه انجام داده است و خصوصا تمکن و وسع مرد تعیین میکند.
نحله در واقع یک بخشش از جانب شوهر بوده و لازم نیست حتما زن بابت دریافت آن کاری انجام داده باشد، به نوعی این یک بخشش بلاعوض است .
برای دریافت نحله زوجه میتواند دادخواست دریافت نحله یا اجرت المثل را به دادگاه محل زندگی مشترک ارائه دهد.
پس از ارائه دادخواست، دادگاه زمانی را برای تشکیل جلسه تعیین کرده و طرفین را دعوت میکند. در صورتی که زن بتواند ثابت کند که همسرش، او را مجبور به انجام کارهایی کرده است که از وظایف شرعی او خارج بوده، مستحق دریافت نحله خواهد بود.
در قانون اصل بر این است هر کاری، با اجرت همراه است و رایگان بودن امور باید اثبات شود.
به همین دلیل زنان نیز مستحق دریافت اجرت کارهایی هستند که انجام میدهند.
اما برخی از قضات معتقدند که فعالیت زنان در طول زندگی مشترک از باب لطف است و اجرتی به آن تعلق نمیگیرد.
در بند ۵ قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای موضوع اصل ۲۱ قانون اساسی (دادگاه خانواده) مصوب سال 1376 رسیدگی به موضوع نحله ایام زوجیت به عنوان یکی از موارد صلاحیت محاکم خانواده اشاره شده اما در قانون حمایت خانواده مصوب اسفند سال 1391 (ماده ۴) که در مقام بیان صلاحیتها بوده، به نحله اشارهای نشده است.
به نظر میرسد از جمله مزایای نهاد نحله، برخورداری بانوان از حقوق بیشتر و حمایت از زنانی است که ممکن است از بسیاری حقوق خود محروم شوند.
در این میان، به دلیل اینکه دریافت نحله منافاتی با دریافت اجرتالمثل ندارد، دریافت آن مفیدتر به حال زنان کشورمان خواهد بود.
پیش از این، مطالبه نحله برای بعد از طلاق پیشبینی شده بود، اما به دلیل اینکه این قاعده علاوه بر ایجاد مشکلاتی برای زن، از لحاظ حقوقی هم صحیح نبود، مجمع تشخیص مصلحت نظام مقرر کرد که منظور از عبارت «پس از طلاق» این است که بعد از محرز شدن عدم امکان سازش زوجین توسط دادگاه میتوان برای مطالبه نحله اقدام کرد.
بنابراین زن میتواند قبل از طلاق، حقالزحمه اموری را که شرعا به عهده نداشته و به امر شوهر و با قصد دریافت دستمزد انجام داده است، با معین کردن مبلغی بهعنوان نحله از دادگاه خواستار شود.
اثبات این امر که زن به دستور مرد اموری خارج از وظیفه شرعی خود انجام داده، به عهده زن است، اما لازم نیست که ثابت کند برای انجام این امور قصد اخذ اجرت داشته، زیرا قاعدتا این امور بدون قصد تبرع است.
با این تفاسیر برخی از صاحبنظران حقوق گفتهاند به دلیل اینکه در جوامع ایرانی و خانوادههایش، زن کارهای خانه را رایگان انجام میدهد، بنابرایم اثبات خلاف آن بر عهده زن است.
همچنین لازم به ذکر است حق نحله برای زوجه در ازدواج موقت راه ندارد و فقط در نکاح دائم برای زن تعریف شده است.
در آیه چهار سوره نساء آمده است که «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنیئًا مَریئًا، و مهر زنان را (به طور کامل) به عنوان یک بدهی (یا عطیه،) به آنان بپردازید! (ولی) اگر آنها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف کنید.
در کتاب مفردات آمده است: این کلمه از ریشه نحل (به معنی زنبور عسل) آمده است زیرا بخشش و عطیه شباهتی به کار زنبوران عسل در دادن عسل دارد .
آیه فوق اشاره به یکی از حقوق مسلم زنان داشته و تاکید میکند که: مهر زنان را به طور کامل همانند یک بدهی بپردازید.
یعنی همانطور که در پرداخت سایر بدهیها مراقب هستید که از آن چیزی کم نشود، در مورد پرداخت مهر نیز باید همان حال را داشته باشید (این در صورتی است که نحله را به معنی بدهی بگیریم) و اگر به معنی عطیه و بخشش باشد تفسیر آیه چنین خواهد شد: مهر را که یک عطیه الهی است و خدا به دلیل اینکه زن حقوق بیشتری در اجتماع داشته باشد و ضعف نسبی جسمی او از این راه جبران شود، به طور کامل ادا کنید.